نورولیدرشیپ

330,000 تومان

کتاب «نورولیدرشیپ؛ سهم مغز در رهبری کاروکسب» اثر ارژنگ قدیری، اندی هابرمارچر و تئو پیترز؛ راهنمای علمی برای درک نقش مغز در رهبری.

نویسندگان: ارژنگ قدیریاندی هابرمارچرتئو پیترز
مترجم: حسین وظیفه دوست پرویز درگی

 

کد محصول9786006982724

درباره‌ی کتاب «نورولیدرشیپ؛ سهم مغز در رهبری کاروکسب»

ویژگی شاخص این اثر در تعریف بدیع و ساده‌ی نویسندگان از مفهوم “نورولیدرشیپ” آشکار می‌شود:

«نورولیدرشیپ یعنی هدایت مغز خود و دیگران.»

ارژنگ قدیری، اندی هابرمارچر و تئو پیترز در این کتاب، همانند عصب‌پژوهان حوزه‌ی مدیریت، کوشش می‌کنند تا پلی میان بیولوژی مغز، روان‌شناسی رهبری و عملکرد سازمانی بسازند. آن‌ها مسیر ساده‌ای را پیشنهاد می‌کنند: اگر می‌خواهید بهتر رهبری کنید، ابتدا باید مغزتان را بشناسید — نه فقط مغز کارکنان، بلکه مغز خودِ رهبر.

کتاب توضیح می‌دهد که مغز انسان چگونه زیر فشار، پاداش، تهدید یا تعامل فعال می‌شود و چگونه همین مدارها رفتار رهبری و انگیزش تیمی را در محیط کار تعیین می‌کنند. نورولیدر به تعبیر نویسندگان، فردی است که محیط کاری را «دوستدار مغز» طراحی می‌کند؛ یعنی محیطی سازگار با نیازهای عصبی، هیجانی و شناختی انسان.


۱. فلسفه‌ی بنیادی: رهبر به‌مثابه تنظیم‌کننده‌ی مغز

به باور نویسندگان، مغز رهبر و مغز کارکنان اساساً از نظر ساختاری تفاوتی ندارند؛ هر دو در برابر فشار، بی‌اعتمادی یا فقدان کنترل به یک شکل واکنش نشان می‌دهند. بر این اساس، رهبر باید ابتدا فرآیندهای مغزی خود را بشناسد — واکنش‌هایش در تصمیم‌گیری، مدیریت استرس، و تعارض — سپس با همان شناخت، ساختار تعاملات سازمانی را بازآفرینی کند.

ایده‌ی مرکزی کتاب چنین است: رهبری مؤثر زمانی رخ می‌دهد که محیط کار بر مدار “ایمنی عصبی” بنا شود، نه “تهدید عصبی”. رهبران موفق، به جای مدیریت انضباطی، مدار پاداش مغز را فعال می‌کنند تا هیجان مثبت و خلاقیت را در تیم به جریان اندازند.


۲. چهار نیاز عصبی در قلب رهبری مؤثر

در مدل این کتاب، رهبری مبتنی بر مغز زمانی معنا دارد که رهبر بتواند چهار نیاز بنیادین عصبی انسان را بشناسد و پاسخ دهد:

  • دلبستگی (Attachment): پایه‌ی اعتماد و وفاداری سازمانی. فعال‌کننده‌ی ناحیه‌ی آمیگدال و هسته‌ی آکومبنس؛ منبع همدلی و ارتباط انسانی.
  • جهت‌گیری و کنترل (Orientation & Control): نیاز به امنیت و پیش‌بینی‌پذیری. درگیرکننده‌ی قشر سینگولیت و لوب پیش‌پیشانی که مرکز تصمیم‌سازی و نظم ذهنی‌اند.
  • عزت نفس و رشد (Self-Esteem & Growth): مرتبط با مدار پاداش دوپامین و میل به یادگیری، ارتقای جایگاه و خلاقیت.
  • لذت و اجتناب از رنج (Pleasure & Pain): مجموعه‌ی رفتارهای مبتنی بر پاداش‌های سازمانی، ارزیابی‌ها، و فرهنگ درون‌تیمی.

هر یک از این نیازها مسیر متفاوتی از مغز را تحریک می‌کند، اما در مجموع، پایه‌ی طراحی محیط کار هوشمند است. نورولیدر کسی است که این مدارها را هماهنگ می‌سازد تا مغز کارکنان در حالت پاداش (Reward State) باقی بماند و از مدارهای تهدیدی فاصله بگیرد.


۳. درک مغز برای تصمیم، نه کنترل آن

تمایز کلیدی نویسندگان با رویکردهای سنتی رهبری، تأکید بر شناخت عملکرد عصبی مغز به جای “دست‌کاری هیجان”. آنان نشان می‌دهند که هر تصمیم سازمانی تابع واکنش شیمیایی مغز است: افزایش کورتیزول در شرایط تهدید، ترشح اکسی‌توسین در تعاملات اعتمادمحور، و نقش سروتونین در پایداری هیجانی تیم.

رهبرِ نوروساینتیفیک نه به دنبال کنترل رفتار کارکنان، بلکه به دنبال مدیریت حالت‌های عصبی سازمان است — زیرا می‌داند هیجان منفی مداوم مدار تفکر منطقی را می‌بندد.


۴. هفت گام برای تبدیل شدن به نورولیدر

در فصل پایانی، نویسندگان برای رهبران راهی عملی تعریف می‌کنند تا مغز سازمان خود را بهینه‌سازی کنند. این مسیر در هفت گام اصلی خلاصه شده است (صفحه‌ی ۲۵۲ کتاب):

  • خودشناسی عصبی: شناخت واکنش‌های مغزی خود در موقعیت‌های استرس‌زا.
  • درک رفتار دیگران از منظر مغز: مشاهده و تحلیل زبان بدن و نشانه‌های هیجانی.
  • پرورش تفکر آرام: تصمیم‌گیری مبتنی بر داده‌های هیجانی، نه واکنش‌های دفاعی.
  • طراحی محیط مغز-دوست: ایجاد فضای کاری مطابق با نیازهای چهارگانه.
  • ایجاد بازخورد ایمن: تقویت تعاملات پاداشی از طریق ارتباط مثبت و شفاف.
  • تنظیم هیجان جمعی تیم: نقش رهبر در حفظ تعادل احساسی سازمان.
  • نهادینه‌سازی تفکر نوروساینتیفیک: تزریق بینش مغزی به نظام ارزیابی و آموزش سازمان.

این هفت گام، اساس مهندسی “رهبری عصبی” را شکل می‌دهد؛ رویکردی که به جای اقتدار، بر فهم انسان استوار است.


درباره‌ی نویسندگان

ارژنگ قدیری (Argang Ghadiri)

ارژنگ قدیری، پژوهشگر ایرانی‌تبار مدیریت کسب‌وکار و علوم اعصاب کاربردی، فارغ‌التحصیل دانشگاه آلتو (فنلاند) و دویسبورگ-اسن (آلمان). او به‌عنوان استاد و همکار پژوهشی دانشگاه سنت‌آگوستین آلمان، در تلفیق مدل‌های رفتار سازمانی با یافته‌های نوروساینس تخصص دارد.

اندی هابرمارچر (Andy Habermacher)

اندی هابرمارچر، مربی بین‌المللی کوچینگ و متخصص در کاربرد علوم اعصاب در آموزش رهبری. بنیان‌گذار گروه NeuroBusiness و مولف اثر معروف «عامل روباه» درباره‌ی اثرات وضعیت و شخصیت در سازمان. سبک آموزش او مبتنی بر تفسیر داده‌های عصبی و هیجانی در جلسات مدیریتی است.

تئو پیترز (Prof. Dr. Theo Peters)

تئو پیترز، استاد و مشاور ارشد در حوزه‌ی توسعه‌ی سازمانی، دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه کلن. تجربه‌ی طولانی در مشاوره‌ی رفتار کارکنان و ساختارهای رهبری دارد. رویکرد او در این کتاب، اقتصادی–رفتاری است؛ یعنی استفاده از مدل‌های انگیزشی مغز در بهینه‌سازی بهره‌وری.

اگر به دنیای بی نظیر کتاب علاقه‌مند هستید و یا به دنبال ارتقای مهارتها و کاروکسب خود هستید. پیشنهاد میکنم صفحه اینستاگرام انتشارات بازاریابی را دنبال کنید تا با جدیدترین آثار دنیای مدیریت، بازاریابی، فروش و مذاکره و توسعه فردی آشنا شوید و از تخفیفات روز انتشارات بازاریابی مطلع شوید.

مشخصات کتاب

وزن0.350 کیلوگرم
ابعاد23.5 × 15 × 2 سانتیمتر
نویسنده

ارژنگ قدیری, اندی هابرماچر, تئو پیترز

مترجم

حسین وظیفه دوست, پرویز درگی

قطع

رقعی

جنس کاغذ

بالکی

تعداد صفحه

303

چاپ

سوم

نوع جلد

شومیز

  • درباره‌ی نویسندگان
  • پیشگفتار نویسندگان
  • پیشگفتار مترجمان
  • مقدمه

  • فصل اول: دورنمای نورولیدرشیپ
  • فصل دوم: نوروساینس برای کار و کسب
  • فصل سوم: نورو‌لیدرشیپ در کار و کسب؛ پیشگامان
  • فصل چهارم: چهار نیاز اساسی انسان در قلب نوروساینس
  • فصل پنجم: ابزارهای توسعه‌ی سازمانی و فردیِ نوروساینس
  • فصل ششم: کاربردها
  • فصل هفتم: سنجش یادگیری

  • واژه‌نامه

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نورولیدرشیپ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نورولیدرشیپ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *